وقتی داعشی بالای سرم آمد با تمام وجود گریه میکردم
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۲۵۲۶۶
خبرگزاری میزان- بسیاری از بازیگران کودک میآیند، در چند اثر میدرخشند و میروند؛ دوقلوهای شیرین پایتخت از سری اول با این مجموعه همراه شدهاند و همزمان با خو گرفتن مخاطب با قصه و شخصیتهای این مجموعه دنبالهدار، قد کشیدهاند و اقبال این را داشتهاند که دست کم تا امروز بمانند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، سارا و نیکا فرقانی اصل، بازیگران نقش دختران خانواده معمولی، این روزها نگاه جدیتری به بازیگری دارند و میگویند علاقهمندند به معنای واقعی بازیگر شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این خواهران دوقلو که در عالم واقع نیز، همانقدر معصوم و کم حرف به نظر میآیند، گفتوگو کردیم و از انتقادهایی که به بازی آنها در پایتخت ۵ مطرح شده است، پرسیدیم.
سختترین سکانسی که در این مجموعه داشتید، چه بود؟
نیکا: همه سکانسهای این سری از پایتخت که به داعش مربوط میشد، سخت بود؛ اما آن قسمتی که نفربر زیر آب رفت برایم سختتر بود. فکر کن آب یخ را روی سرت میریزند و تو در عین حال باید بازی کنی. از سرما گریه میکردم.
سارا: رفتن زیر آب واقعا سخت بود. مردم که میبینند فکر میکنند ما در یک دریاچه رفتیم و اتفاق خاصی نیفتاده است، اما واقعا مشکل بود. جای دیگری هم گفتهام، با وجود این مشکلات، پشت صحنه خوش میگذشت. با هم میخندیدیم و این به ما انرژی میداد.
روز خاصی از کار هست که بیشتر یادتان مانده باشد؟
سارا: همه روزها خوب بود. هیچ روزی نداشتیم که خوش نگذرد. پشت صحنه شادی داشتیم، اما جلوی دوربین که میرفتیم کار سخت میشد.
آن صحنه که یکی از نیروهای داعش بالای سرتان آمد، یکی از سکانسهای تاثیرگذار این مجموعه است. برای خودتان چه حسی داشت؟
نیکا: برای خودمان هم خیلی واقعی و دشوار بود. در آن سکانس واقعا و از ته قلبم گریه میکردم.
سارا: خیلی سخت بود. اصلا باورم نمیشد این سری از پایتخت آنقدر برایمان سخت بشود، اما در نهایت خوب از آب درآمد. مثلا اولین روزهایی که برای ضبط سکانسهای مربوط به داعش به شهرک دفاع مقدس رفته بودیم صورتمان را گریم میکردند تا آفتابسوخته به نظر بیاییم، اما بعد از مدتی پوست صورت مان واقعا سوخت.
کدام سکانس از این سری از پایتخت را بیشتر دوست دارید؟
نیکا: همه سکانسها را دوست دارم، چون دیدهام برایشان زحمت کشیده است.
سارا: من هم همین طور، اما سکانس تقلب را بیشتر دوست دارم.
از میان پنچ سری پایتخت، کدام فصل را بیشتر دوست دارید؟
سارا: کلا همه قسمتهای پایتخت را خیلی دوست دارم، اما، چون سری پنجم سختتر بود فکر میکنم بهتر شده باشد.
بازیگری چقدر برایتان جدی است؟
نیکا: اوایل خیلی جدی نمیگرفتیم. مثلا سر پایتخت یک و ۲ خیلی برایمان جدی نبود، اما الان به این کار علاقهمند شدهایم و واقعا از بازیگری خوشمان میآید. میخواهیم ادامه بدهیم.
برنامهتان برای ادامه این حرفه چیست؟
نیکا: سعی میکنیم خیلی جدیتر ادامهاش بدهیم. ما هر کاری که لازم باشد برای بهتر شدن و ماندن در این کار انجام میدهیم. امیدوارم در بازیگری پیشرفت کنیم.
سارا: شرکت در کلاسهای بازیگری و هر کاری که باعث شود بهتر شویم.
یعنی اگر پیشنهاد بازی در کار دیگری مطرح شود، میپذیرید؟
نیکا: اگر ایران باشیم، میپذیریم. الان در رفت و آمد هستیم.
سارا: اگر پایتخت ادامه داشته باشد در همین نقشها بازی میکنیم. البته غیر از آن دوست دارم در کارهای دیگر هم بازی کنیم و در آینده بازیگر حرفهای شویم.
تا به حال پیشنهاد دیگری داشتهاید؟
پیشنهادهایی داشتیم، اما سر فیلمبرداری پایتخت بودیم.
تا کجا قرار است با پایتخت همکاری کنید؟
سارا: فکر میکنم پایتخت تا هر جایی که ادامه داشته باشد ما هم هستیم.
انتقادهایی که به بازیتان در این سری از پایتخت مطرح شد، شنیدهاید؟
نیکا: بله. در اینستاگرام دیدیم که بعضیها میگفتند چرا آنقدر کم دیالوگ میگویید. آخر مقدار دیالوگها که دست ما نیست! نمیتوانیم در این مورد کاری کنیم. تصمیم با نویسندگان است. برای ما همین قدر دیالوگ مینویسند. امیدوارم در پایتخت ۶ دیالوگ بیشتری داشته باشیم.
سارا: بعضی از مردم میگویند چرا بد بازی میکنید یا دیالوگهایتان کم است. دست ما نیست که برای خودمان دیالوگ بنویسیم و بگوییم. آقای تنابنده تصمیم میگیرد. انشاءا... در پایتخت ۶ نقشمان پررنگتر شود. در بین این انتقادها، از یک نظر در اینستاگرام خوشم آمد. آقایی نوشته بود این دو بچه به خاطر این که در یک شهر کوچک بزرگ شدهاند، پدر و مادر سادهای دارند و دخترهای کسی مثل نقی معمولی هستند، پس باید هم همینقدر کم حرف و ساده باشند.
تا به حال از نویسندگان نخواستهاید نقشتان را بیشتر کنند؟
نیکا: گفتهایم، اما به هر حال آقای تنابنده نویسنده است و هر چه بخواهد همان میشود. بعضیها فکر میکنند ما، چون دیالوگ کمتری داشتیم زحمت نکشیدیم، اما واقعا هر سکانسی که در آن حضور داشتیم سخت بود، بخصوص سکانسهای آخر و قسمتهای مربوط به داعش.
یادتان هست چه شد به این مجموعه معرفی شدید؟
نیکا: این که چطور بازیگر شدیم را یادم نمیآید، چون خیلی کوچک بودیم. هشت ماهمان بود که برای اولینبار در سریال «دوباره زندگی» بازی کردیم. بعد از آن آقای سیروس مقدم ما را دید و برای نقش بچههای نقی انتخاب شدیم. برای این نقشها دنبال دوقلو میگشتند. شماره مادرم را پیدا کردند، زنگ زدند و گفتند ما از بچههای شما برای بازی در یک سریال خوشمان آمده است. البته اول قرار بود ما در یک سکانس بازی کنیم و فقط عکسهایمان در سریال باشد، اما آقای تنابنده گفتند بهتر است کلا در سریال بمانید و بازی کنید.
رابطهتان با بازیگران در پشت صحنه چگونه است؟
خیلی خوب است.
تقریبا همگی خیلی از شما بزرگتر هستند.
درست است، اما رابطه خوبی داریم و واقعا مثل یک خانواده شدهایم.
سر کار با یکدیگر احساس رقابت نمیکنید؟
نه. سرکار هم با یکدیگر دوست و خواهر هستیم.
منبع: جام جم
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۲۵۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی پیراهن رئال را می پوشید سوپرمن میشوید!
ایمان گودرزی: رود فن نیستلروی در سال 2006 در سن 30 سالگی به رئال مادرید آمد و به مدت سه فصل و نیم سفیدپوش بود. 64 گل او در 96 بازی جایگاه برجسته ای را در خاطره هواداران خواستار مادرید به او داده است. مهاجم سابق و مربی حال حاضر هلندی (فعلا بدون تیم) هیچ وقت علاقه اش را به رئال مادرید پنهان نمی کند و در مصاحبهای اختصاصی با آ اس که در ادامه می خوانیم در مورد مسائل مختلفی صحبت کرده است.
دوران پسا وی اس وی؟
از وقتی سرمربی پی اس وی نیستم، بیشتر فوتبال میبینم و با سرمربی های دیگه صحبت میکنم. نوامبر پارسال به والدبباس رفتم و با کارلتو حرف زدیم. امیدوارم وقتی به نیمکت تیمی برگشتم بتونم از تجربیات آنها استفاده کنم
بازی رفت رئال - بایرن؟
به نظرم نتیجه بازی عادلانه بود. بایرن مالکیت بیشتری داشت ولی مادرید در دفاع عالی بود و در حملاتش دقت کافی برای گل زدن را داشت. دو گلی که وینی زد شانسی نبود.
بازی های رئال مقابل سیتی و بایرن؟
باید این را در نظر بگیرید که تیم هایی مثل بایرن و سیتی وقتی در خانه بازی میکنند برای برد به میدان میآیند و با تمام توان بازی می کنند، اما همیشه آن طور که می خواهند نمیشود. نکته ای که در مورد رئال وجود دارد این است که که رئال خودش را با شرایط بازی وفق می دهد و در حین بازی به شکل متفاوتی برای گل زدن تلاش میکند. کارلتو در شرایط سخت همیشه آرام است و می داند چطور بازی رو کنترل کند. بازی در برنابئو شرایط خاصی دارد و داستان کلا عوض می شود. رئال در برنابئو یک تیم معمولی نیست. آنها وقتی در ورزشگاه خودشون بازی میکنند، می خواهند تیم برتر میدان باشند، همان طور که بایرن در خانه این کار را کرد.بازی در برنابئو قطعا روی ژرمن ها فشار خواهد گذاشت و رئال می تواند از این قضیه استفاده کند.
پیش بینی فینالیست؟
بنظرم رئال. نه فقط بخاطر اینکه بازی در الیانز ٢-٢ شد و این نتیجه ی خوبی برای رئال است، بخاطر اینکه بازی در برنابئو فرق می کند و بازیکنان مادرید می دانند چطور پیروز شوند. هیچ تیمی باتجربه تر از رئال نیست و آنها بازیکنایی دارند که می دانند چطور در این شرایط بازی کنند.
دی ان ای مادرید؟
وقتی بازیکن رئال بودم فهمیدم این یعنی چی. وقتی این کیت رو میپوشید احساس مهم بودن میکنید. اینکه چطوری هرروز تمرین میکنند تا همه ی بازی ها را ببرند و تنها چیزی که آنها می خواهند همین است. وقتی بازیکن رئال هستید فشار و خواسته ها خیلی زیاد است و فقط بازیکنانی که می توانند این فشار را تحمل کنند در این تیم موفق خواهند شد. وقتی کیت رئال را میپوشید احساس سوپرمن بودن میکنید. بخاطر همین برنده شدن در ذات این باشگاه است، بازیکنان و هوادارانشان فقط می خواهند برنده شوند. آنها به برنده شدن اعتیاد دارند
امباپه؟
امسال دیگه امباپه به رئال مادرید خواهد رفت. او هنوز جوان و باهوشه و خوب می داند که برای پیشرفت و بردن توپ طلا باید به برنابئو برود.
افت اخیر جود بلینگهام؟
به نظرم این حرف درست نیست، همین چندروز پیش به کادیز گل زد. بستگی دارد شما بازی رو چطوری ببینید، اینکه او تا این مقطع فصل این تعداد گل را زده بی یل نیست. جود در مجموع عملکرد خوبی در زمین دارد و همه جای زمین هست، در دفاع و هافبک و حمله به تیم کمک میکند.کسی از اون انتظار نداشت گلزن اول تیم باشد ولی خب هست. اینکه کارلتو پستش رو تغییر داده مهم نیست چون جود فقط میخواهد به تیم کمک کند و بازیکن فوق العاده ای است
مودریچ؟
حرف زدن راجع به مودریچ سخت است. او الماس فوتبال و مادریده. من به عنوان هوادار او و رئال دوست دارم در این تیم بازنشسته شود. ولی خب نمی دانم باشگاه و خود لوکا چه فکری در ذهنشان دارند. قطعا او بهترین تصمیم را برای خودش و خانواده اش خواهد گرفت
دلیل جدایی از رئال؟
من میخواستم در جام جهانی ٢٠١٠ بازی کنم. آن سال کریستیانو، بنزما و کاکا به تیم اضافه شدند،رائول و هیگواین هم بودند. با پلگرینی حرف زدم و بهم گفت با این همه بازیکن سخت بهم بازی خواهد رسید و من هم به هامبورگ رفتم، عملکرد بدی نداشت اما در نهایت به تیم ملی دعوت نشدم و حس بدی بود.
فرگوسن و آنچلونی؟
هر دو مربی های بزرگی هستند و روی بازیکنان و فوتبال تاثیر زیادی داشتند ولی از نظر شخصیتی خیلی متفاوت هستند
مادرید فعلی از مادرید زمان تو بهتر است؟
به نظرم اگر به کل تیم نگاه کنید بله.ما ستاره های زیادی داشتیم ولی به عنوان یک تیم، تیم فعلی بهتر است
257 251
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904401